یأکل مع الذئب و یزمر مع الراعی.(خاص) هم آش معاویه را می خورد هم پشت سر علی نماز می خواند.ـ به تازی می گوید بگیر به آهو می گوید بدو.ـ با گرگ دنبه خوردن و با چوپان گریستن . ـ شریک و رفیق قافله ـ دو دستماله می رقصد . ـ بوجار لنجان است از هر طرف باد بیاید بادش می دهد . (م)
هدنة علی دخن . (عب) آتش زیر خاکستر.(م) ـ گرگ آشتی
نحن على صیحة الحبلى.(تمث،مج) سر گنده اش زیر لحاف است.ـ این رشته سر دراز دارد.ـ گاو هنوز به چرم اندر است.(م)
من ینکح الحسناء یعطِ مهرها .(تمث,مج,جم,نها)یضرب للمصانعة بالمال. هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.(م)
من یعالج مالَک غیرُک یسأم. (مج) کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من .(م)
من یسرق بیضة یسرق جملا . (جو) تخم شتر می شود . ـ هر که دانگی بد از دیناری نترسد .(م)
من قصرت یده مد لسانه .(جو) هر که با شات و شوت است چیزی بارش نیست.(م)
من استحی من ابنة عمه لم یولد ولد منها .(جو) نعمت روی زمین قسمت پررویان است / خون دل می خورد هرکس حیایی دارد.(م)
المرء مفتون بشعره و ولده. هر کسی بر شعر و بر فرزند خویش مفتون بود / گر چه ان فرزند زشت و آن شعر نا موزون بود .
الکلب لا یعض اذن اخیه. (جو) سگ سگ را ندرد. ـ چاقو دسته خودش را نمی برد. ـ اسب و استر به هم لگد نمی زنند .